من بي تو تمام ميشوم و با تو تمام

یادم که می‌آید، دنیا روی سرم آوار می‌شود و کلمه‌ها پشت دهانم‌گیر می‌کنند و اشک‌هایم حبس می‌شوند توی چشمم.

امشب میان صدای خوش نغمه‌ای ‌که دوستش دارم،غمت، نبودنت سرک کشید و نشانم داد که جایگاه تو کجاست...

حالا غمت شده ادامه‌ی زندگی من و شاه نشین قلبم حفره‌ی بزرگ نبودنت شده...

+تاریخ پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۳ساعت ۱۲:۱۱ ق.ظ نویسنده نیک اندیش |